معنای زندگی مهم‌تر است یا نتیجه‌ی آن؟

وقتی صحبت از معناگرایی می‌شود، به این فکر می‌کنم که معنای زندگی چیست؟ آیا رسیدن به یک نتیجه‌ی خاص، باعث معنا بخشیدن به آن می‌شود؟ یا طی مسیر در جهتی خاص است که به زندگی معنا می‌دهد؟ در این مطلب درباره‌ی معنای زندگی صحبت می‌کنیم.

من برای خودم هدف‌گذاری می‌کنم و آن‌ها را می‌نویسم. اما قبل از هدف‌گذاری موضوع مهم‌تری وجود دارد:

ارزش‌ها

برای من چه چیزی مهم است؟ یا ارزش من چیست؟

ارزش‌ها در زندگی تک بعدی نیستند و در هر جهت می‌توانند تعریف شوند. برای مثال داشتن ارتباط صمیمانه، پیشرفت شغلی، کمک به انسان‌‌ها و مادر خوب بودن چند تا از ارزش‌های مهم زندگی من هستند.

هدف‌ها

حالا فرض کنید من ارتباط صمیمانه‌ای برقرار کردم و برای من قله‌ی این ارتباط یک ارتباط بسیار صمیمی و نزدیک و دایمی است. اگر من در مسیر رسیدن به این ارتباط تلاش کنم و قدمهایی بردارم، اما به هدفم نرسم و شکست بخورم زندگی‌ام معنادار نیست؟

فرض کنید هدف من در مسیر مادر خوب بودن، تربیت یک فرزند موفق از نظر درسی است. حالا اگر فرزندم در درسهایش موفق نبود، زندگی من بی‌معنا خواهد شد؟

معنای زندگی

از نگاه من زندگی معنادار، یعنی حرکت در مسیر ارزشها. من در مسیر مادر خوب بودن کتاب می‌خوانم، تلاش می‌کنم در کنترل هیجاناتم بهتر رفتار کنم، تعامل و گفتگو را با فرزندم بیشتر می‌کنم. در اینصورت زندگی من با معنایی همراه است. معنایی که خودم برای زندگی‌ام ساخته‌ام. معنایی که با پی بردن به ارزش‌‌هایم آن‌را خلق کرده‌ام. 

ما خالق زندگی خود هستیم. زندگی به‌خودی خود معنایی ندارد. این ما هستیم که برایش معنا می‌سازیم. مادامی که در جهت معنای شخصی زندگی خودمان گام برمی‌داریم، زندگی خود را زندگی کرده‌ایم. زندگی‌ای که ارزش زیستن دارد، حالا دیگر مهم نیست به قله رسیده‌ایم یا نه. مهم نیست فرزندم از نظر درسی به موفقیت رسید یا نه. مهم نیست رابطه‌ی صمیمانه‌ام از هم پاشید یا نه. من نمی‌گویم که نباید دلیل شکست خود را بررسی کنم. اما می‌گویم هیچ‌وقت از روی نتایجی که به‌دست می‌آید نمی‌شود معنادار بودن یا نبودن زندگی را سنجید.

تسلیم شدن اینجاست که معنادار می‌شود. تسلیم به معنای پذیرش شرایط و هیچ کاری نکردن نیست. تسلیم یعنی:

من بذرهای خودم را در جهت معنای زندگی‌ام می‌کارم، آنگاه چون قاصدک آن‌ها را به دست نسیم هستی می‌سپارم تا هر جا که خواست فرود بیاید. در نهایت تسلیم حرکت نسیم خواهم بود.

اگر این مطلب را دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید:

فیس‌بوک
توییتر
پینترست
واتساپ
تلگرام
ایمیل

2 پاسخ

  1. سلام وقت بخیر
    نوشته اید ما خالق زندکی خود هستیم و من نوشته ام من کاپیتان و ناخدای کشتی خودم هستم
    نوشته اید زندگی به خودی معنا ندارد و این ما هستیم که برایش معنا میسازیم و من نوشته ام معجزه بدون ما معنا ندارد و این ما هستیم خالق معجزه .
    بسیار لذت بردم
    عالی بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هنوز اشتهای خواندن دارید؟