پیانو و پرنده

موسیقی راهی است برای بیان و ابراز احساسات عمیق و فروخورده‌ای که گاهی با کلمات نمی‌توانیم بیانشان کنیم.

پرنده در قفس بود. اما صدای پیانو رها در فضا می‌پیچید. پیانو را با تمام احساسم نواختم و به پرنده نگاه کردم. منتظر عکس‌العملش بودم. کاکل‌هایش بالا رفت و این علامت ترس یا تعجب بود. کف قفس راه می‌رفت. ادامه می‌دادم و همراه با نواختنم می‌خواندم. صدای ضعیفی از پرنده شنیدم. کاکلش آرام سر جایش برگشت و بعد شروع کرد به آواز خواندن. آواز خواند و خواند. آوازم خواندم و خواندم. شدیم یک گروه کر دو نفره. بعد کنار قفس نشست و خندید. هاهاهاها درست مثل خنده‌ی یک انسان. کیف کرده بودم. از فهمیدنش و از احساسی که آن را می‌شنید.

چیزی که در کنج دلم آرزو کردم، شنیدن احساس به همین قدرت و توان توسط انسان‌ها بود. کاش صدای احساس همدیگر را می‌شنیدیم. کاش در کنار هم اینقدر احساس تنهایی نمی‌کردیم. ما با هم و تنهایانیم. چون صدای هم را خوب نمی‌شنویم. صدای احساس یکدیگر را تشخیص نمی‌دهیم. موسیقی، زبان مشترکی برای بیان و ابراز احساس است. موسیقی و نواختن ساز، راهی است برای بیان و ابراز آشکار انسانی‌ترین احساسات. همین‌که صدای ساز را درمی‌آورم، حس می‌کنم خودم را با کمک این نوت‌ها و صداها بیان می‌کنم. صدای احساسم را به گوش جهان هستی می‌رسانم. پیامم را به جهان می‌فرستم و شاید همین کافی است تا کسی صدای احساست را بشنود.

اگر این مطلب را دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید:

فیس‌بوک
توییتر
پینترست
واتساپ
تلگرام
ایمیل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هنوز اشتهای خواندن دارید؟